تعطیلات عید و دیانا و بابا و مامان...
بلاخره سال 93 از راه رسید و من و بابا برای بار دوم لحظه سال تحویل رو با حضور دختر دوست داشتنی و عزیزم تجربه کردیم ایشالا که 100 ساله بشی دیانا جونم.
امسال قبل از این که سال تحویل بشه از آمل به سمت تهران خونه مامانی (اعظم) حرکت کردیم خوشبختانه جاده هراز خیلی شلوغ نبود و طبق معمول 4 ساعته رسیدیم خونشون شب رو خوابیدیم و فردا ساعت 12 ظهر به سمت اصفهان حرکت کردیم تا همگی سال تحویل اونجا باشیم.
خداروشکر همه چیز طبق برنامه پیش رفت و شما هم اصلا" اذیت نکردی . خیلی خوشحال بودی از اینکه دایی ها همراهمون هستن.اگر دایی محمد امین پیشت باشه دیگه نبودن من اصلا" برات مهم نیست.آخه خیلی هواتو داره.خوش به حالت عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی