دیانای یک ساله عزیز و ناز پدر و مادر
غنچه نو شکفته ای ... 16 تیر ماه با پدر و خاله فهیمه رفتیم آتلیه سها تو شهرک غرب خیلی خوشحال بودم که برنامه ریزیام درست از آب در اومد .اما عزیز دلم دیشبش مریض شد و تب 40 درجه داشت همش خدا خدا کردم بتونیم بریم آتلیه.بالاخره رفتیم اما هم شما حال نداشتی هم من نگران که داریم اذیتت می کنیم اما آخه واقعا" حیف بود دوست داشتم عکسای یادگاریت تو همون تاریخ ثبت بشه.معذرت میخوام.اگه الان نمیرفتیم دیگه فرصتا پشت گوش انداخته می شد .عکاس بیچاره کلی تلاش کرد تا شما سرحال باشی وبخندی ایجا هم موبایلشو داده دست شما تا اهنگ گوش بدی به این طریق ساکت شدی. ...
نویسنده :
مامان حميده
3:56